فرهنگ هرمزگان

هرمزگان شناسی

فرهنگ هرمزگان

هرمزگان شناسی

این خبر خارج از چارت خبر های دانشگاهی است ولی...

ه گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، تلویزیون دولتی عراق صبح امروز در راس اخبار خود اعلام کرد: اعدام صدام اجرا شد. صدام در پای چوبه‌ی دار از گذاشتن سرپوش خودداری کرد و فریاد زد"الله اکبر" و این پایانی بر زندگی رهبر 69 ساله‌ی پیشین عراق بود. بر اساس گزارش تلویزیون عراق "صدام تا زمانی که مرگش تایید نشد، بر بالای چوبه‌ی دار باقی ماند و به این ترتیب برگ تاریکی در تاریخ عراق ورق خورد." در همین حال موفق ‌الربیعی، مشاور امنیت ملی عراق به شبکه‌ی تلویزیونی العراقیه گفت: ما خواسته بودیم تا او در یک روز خاص اعدام شود. وی درباره‌ی جزئیات اعدام صدام گفت: قاضی حکم اعدام صدام را که به صورت دست بسته در اتاق اعدام منتظر بود، قرائت کرد و زمانی که صدام در اتاق اعدام ایستاد، عکاسان و فیلم‌برداران از وی عکس گرفتند. او هیچ چیزی نخواست و قرآنی را که به همراهش بود خواست که به عواد بندر داده شود. وی افزود: با صدام زمانی که زنده بود با احترام برخورد شد و پس از مرگش نیز اینگونه عمل می‌شود. اعدام صدام صد در صد عراقی بود و طرف آمریکایی هیچ مداخله‌ای در آن نداشت. علاوه بر صدام دو تن از هم‌دستان جنایتکارش نیز به دار آویخته شدند. مریم الرئیس، یک مقام رسمی از وزارت خارجه‌ی عراق که در مراسم اعدام صدام و برادر ناتنی‌اش، برزان ابراهیم تکریتی و هم‌چنین عواد البندر، رییس دادگاه انقلابی حکومت صدام حضور داشت، در مصاحبه‌ای با تلویزیون دولتی عراق گفت که این سه تن یکی پس از دیگری به دار آویخته شدند. این مقام وزارت خارجه‌ی عراق افزود: از تمام مراسم اعدام که بین 30/5 تا 30/6 صبح امروز روی داد، فیلمبرداری شد و این فیلم پخش خواهد شد. یک پزشک نیز در محل اجرای حکم اعدام حاضر بود. وی افزود: نوری المالکی، نخست وزیر عراق در مراسم اعدام حضور نیافت و مشاورش این مراسم را از نزدیک نظاره‌گر بود. صدام و دو تن از همدستانش که به دار آویخته شدند در تاریخ پنجم نوامبر از سوی دادگاه عالی عراق به اتهام جنایت علیه بشریت در پرونده‌ی الدجیل مجرم شناخته شده و به اعدام با چوبه‌ی دار محکوم شدند. مقام عراقی که شاهد اجرای مراسم اعدام بود، هم‌چنین عنوان داشت: ابتدا صدام، سپس برزان ابراهیم و بعد عواد بندر اعدام شدند. از سوی دیگر سامی العسگری، مشاور سیاسی نوری‌ المالکی، نخست وزیر عراق نیز گفت: صدام در لحظه‌ای که از سلول‌اش در زندان نظامی آمریکایی بیرون آورده شد، مقاومت می‌کرد اما در آخرین لحظات زندگی‌اش هیچ مقاومتی از خود نشان نداد. صدام قبل از اعدام لباسی سراسر مشکی به تن داشت. کمی پیش از اعدام وی کلاهش برداشته شد و از او سوال شد که آیا چیزی می‌خواهد که او پاسخ منفی داد. صدام پس از یک روحانی مسلمان سنی دعایی را تکرار کرد و از گذاشتن سرپوش خودداری کرد و به هنگام انداختن طناب به دور گردنش فریاد الله‌اکبر سرداد و گفت "عراق پیروز خواهد بود و فلسطین عربی‌ است." وی گفت: صدام در مقر اطلاعات نظامی سابق عراق در کاظمیه‌ی بغداد اعدام شد. دولت هنوز تصمیم نگرفته با جسد صدام چگونه عمل کند. یک مقام عالی‌رتبه از وزارت دفاع عراق نیز اعلام کرد صدام وصیتنامه‌اش را به یکی از برادرانش داده است. به گزارش رویتر دختر صدام تقاضا کرده است که جسد پدرش در یمن دفن شود.

ناصر عبداللهی درگذشت
ناصر عبداللهی خواننده‌ و آهنگساز، ظهر امروز ـ 29 آذر ماه ـ در سن 37 سالگی به دیار باقی شتافت.
به گزارش خبرنگار هنری ایسنا، عبداللهی که در نخستین روزهای آذر ماه در کما بسر می‌برد، امروز در بیمارستان شهید هاشمی‌نژاد درگذشت. مهدی کاشی - مدیر برنامه‌های شادروان عبداللهی - در گفت‌وگو با ایسنا، با تایید این خبر اظهار کرد: وی هنگام اذان ظهر فوت کرد. به گزارش ایسنا، ناصر عبداللهی در دهم دی ماه 1349 در بندرعباس به دنیا آمد و تحصیلات خود را در بندرعباس گذراند و فعالیت‌های هنری خود را از سال‌های نوجوانی در صدا و سیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و امو تربیتی استان هرمزگان آغاز کرد. از استاد او می‌توان به برادر بزرگش محمد طیب عبداللهی، رضا روضه خوان و احمد تهدی از اساتید موسیقی جنوب اشاره کرد. او سال 1375 از بندر عباس به تهران آمد. وی با خوانندن ترانه‌ای به نام « ناصریا » به شهرت مردم دست یافت و از جمله آلبوم‌های او می‌توان به "عشق است "،"دوستت دارم "، "غزلک" و "بوی شرجی" اشاره کرد.

از بس ناصر را دوست داشتیم !

  توقع نداشته باشید جملاتم سرو ته داشته باشند . توقع نداشته باشید بنویسم ناصر عبداللهی در ...ناصر عبداللهی دار فانی را ...و یا هر چیزی شبیه اینها ...

 همه چیز تلخ است ، تلخ ... تلخ ...

  و هیچ چیز باز نمی گردد ... هر چه بگوییم و بکنیم بیهوده است ... واقعیتی تلخ برای ما هرمزگانی ها ... که خود نیز در آن شریک بوده ایم ...

  جدای از اینکه علت این حادثه هر چه باشد باید روشن شود ، نقش ما نیز در این رویدادهای تلخ کمرنگ نیست ...

  همین چند وقت پیش بود که صالح سنگبر در ۵۸ سالگی خودش را کشت ... یا بهتر بگویم نامهربانی ها و کم توجهی ما ...

  مگر ابراهیم منصفی را ... مگر حسن کرمی را ... مگر روی این کره خاکی چند تا مثل ابراهیم منصفی وجود داشته است ... با او چگونه رفتار می کردیم ؟ با او چگونه رفتار می کردیم ؟

  ما مردم بندرعباس با ناصر چه کردیم ؟ چگونه آوازها و لذتی را که به ما می داد، سپاس گفتیم ؟ به جای جملاتی که در ذهن دارم چند نقطه بگذارم تا کمی سبک شوم ؟ ...

 جاهای دیگر را نمی دانم ولی ما بندرعباسی ها هنرمندانمان را پس از مرگشان می خواهیم ...و صالح چه خوب می شناختمان که می گفت :" شاید پس از مرگم شعرهایم چاپ شود ،فروش رود و کمی کمک حال خانواده باشد" ...چه خوب می شناختمان ...

  چقدر از مرگ ناگوار صالح درس گرفتیم ؟ چقدر مهربانتر شدیم ...؟ اولین بارمان نبوده آخرین هم نیست ... ما خوب همدیگر را می شناسیم ...

  هر چند ناصر می خواند :" نامهربانی را هم از تو دوست خواهم داشت "... و چقدر نامهربانی هایمان را زیبا می دید ...آنجا که می گفت :" نه ایطور نین ! باور بکن ! ایشو از بس به آدم دوست شوهه ... ایی از محبت زیادن ..."

  بله و ما از بس تو را دوست داشتیم ...

 

ناصر عبداللهی...

    ناصر عبداللهی ...ناصر عبداللهی ...ناصر !  

 

اَ هیچ که خوشی نتدیده  بر گرفته از سیاورشن هرمزگان