فرهنگ هرمزگان

هرمزگان شناسی

فرهنگ هرمزگان

هرمزگان شناسی

عاشقانه

 

فرق من و تو:

 

گفتی عاشقمی ، گفتم دوستت دارم.

گفتی اگه یه روز نبینمت میمیرم ، گفتم من فقط ناراحت میشم.

گفتی من بجز تو به کسی فکر نمی کنم، گفتم اتفاقا من به خیلی ها فکر می کنم.

گفتی تا ابد تو قلب منی ، گفتم فعلا تو قلبم جا داری .

گفتی اگه بری با یکی دیگه من خودمو می کشم ، گفتم اما اگه تو بری با یکی دیگه ، من فقط دلم میخواد طرف رو خفه کنم.

گفتی ... ، گفتم...  .

حالا فکر کردی فرق ما این هاست؟ نه!

فرق ما اینه که: تو دروغ گفتی، من راستشو.

 

 

 


 

از دریا پرسیدن عشق چیست ، گفت: خشکیدن ...........

از گل پرسیدن عشق چیست، گفت:پرپر شدن ............  

از زمین پرسیدن عشق چیست، گفت: لرزیدن ...........

از آسمون پرسدین عشق چیست، گفت: باریدن...........

از انسان پرسیدن عشق چیست،ناگهان ندایی از درونش گفت :  جدایی

.

 

جلسه محاکمه عشق بود

 و عقل قاضی ، و عشق محکوم ....

 به دلیل تبعید به دورترین نقطه مغز یعنی فراموشی ، قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی همه اعضا با او مخالف بودند قلب شروع کرد به طرفداری از عشق ، آهای چشم مگر تو نبودی که هر روز آرزوی دیدن چهره زیبایش را داشتی ، ای گوش مگر تو نبودس که در آرزوی شنیدن صدایش بودی وشما پاها که همیشه رفتن به سویش بودید حالا چرا اینچنین با او مخالفید ؟
همه اعضا روی برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترک کردند ، تنها عقل و قلب در جلسه ماندند عقل گفت: دیدی قلب همه از عشق بی زارند ، ولی متحیرم با وجودی که عشق بیشتر از همه تورا آزرده چرا هنوز از او حمایت میکنی !؟ قلب نالید و گفت: من با وجود عشق دیگر نخواهم بود و تنها تکه گوشتی هستم که هر ثانیه کار ثانیه قبل را تکرار میکند و فقط با عشق میتوانم یک قلبی
واقعی باشم .

 

عشق

 

نظرات 1 + ارسال نظر
............. جمعه 23 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 14:51

مطالب قشنگی بود .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد